Friday

درس صغر و نقش حجر

دوستان، نامه ای از آقای شفا و بنا به قول خودشان سرگشاده امروز یعنی دهم جولای دو هزار و نه پخش گردیده است.خواستم نکاتی را به آقای شجاع الدین شفا متذکر شوم که جناب اهل قلم سالیان سال قرین آزادی بیان گشته در ساحل امن نشسته تازه یادتان افتاده ولی فقیهی هست و اقتداراتی؟ نگران قمار زندگی ولی فقیه گشته اید؟ تازه وقایع این دو هفته نسیم دگرگونی را با دستتان نواخته که بیا و خامه بگردان که کارهای ولی فقیه از حیطه قانون اساسی بدور گشته و رییس جمهوری انتصابی اش نمی تواند قانونی باشد؟ ای دریغ. ای دریغ و باز هم ای دریغ. جناب نان به نرخ روز خور این سی سال کجا بودید؟ چرا به سرچشمه قضیه و اصل دغل ولی تراشی و نقش رفسنجانی و دیگ جوش این نوچگان نگفتید؟ کدام کار این نوچگان با اصل پیروی از اخلاق یا قانون یا دین بوده که یک کار تعیین البته ریاست جمهورشان؟ همین یکباره پایشان لغزید؟ آنهم تنها از حد و حدود ولایت عظیم الشانی فقیهییشان؟ ای عجب. بالعجبآ. آقا ، مشروعیت خودش واژه ای مذهبی است ترکیب مشروعیت قانونی دیگر چه شتر مرغ گاو پلنگی است؟عجب که نمی دانستیم آنچه مربوط به " ملت ایران" است آری دوستان درست خواندید" ملت ایران است در قانون " اساسی جمهوری اسلامی نگاشته شده. متوجه شدید؟ یعنی ملت ایران نه به فتوای آشیخ عمید زنجانی جایگزین منتج انقلاب فرهنگی بجای استاد حقوق زنده یاد ابوالفضل قاضی، ، نیست که این فتوا را می دهد بل زبان خامه شجاع الدین شفاست که حکم داد این سی سال آنچه مربوط به ملت ایران بوده در قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده. ای آقا! خوب شد گفتی تا بدانم چه حقوق خوبی هشت سال جنگ بر سرم داشته آی که توسعه اسلام عزیز در جهان غرب حق ملت ایران بوده و پاک بیخبر بوده ام. ای دریغ که از خواب غفلت پریده ام و تازه بایست بدوم دنبال حق و حقوقم در قانون اساسی جمهوری اسلامی!سرکار آقا! این نامه سرگشاده برای کیست؟ جنابی که ولی فقیه را رهبر معظم می خواند و یکباره امروز چشمش باز شده و او را نیمسار می بیند؟ آغا( غلط املایی نیست، می خواهم تایید بر غین و عین عربی باشد) کجایی؟ زمانی " تیمسار" معنایی داشت. سرباز وطن معنایی و ارتش معنایی. نظم و قانون نیز هم. متاسفم که اینگونه دیدمتان و آفرین بر نظم طبیعت می گویم که از کوزه همان تراود که دراوست. همان شجاع الدین شفایی که بر کاغذهای ناب مهر تایید خزغبلاتی با عنوان " حافظ خراباتی" را زد و برای آن البته قلم فرساییهای! رکن الدین همایون فرخ آنگونه بازار یابی کرد بعد از گذشت سالها ذره ای تکان نخورده. همان بوده که هست.
http://tavalodidigar.com/PDF/LettertoKhamenehi.pdf