Thursday

به گروه نجات ایران، 19 و 20 جون 2006 در واشنگتن دی سی آمریکا



دوستان، هم میهنان، آزادگان،

می دانید که با چه اشتیاقی چشم انتظار گرد هم آمدن ایران دوستانی هستم که به دور از ریا و شعار؛ به روز مردم؛ دل سپرده باشند و دام جمهوری اسلامی را برچینند.

می دانید که این برچیدن فراست و نگاهی را می جوید که خود به روز باشد و با وجودی همه حس و چشم راه را از مرداب تشخیص دهد.

اینکه جمهوری اسلامی به هر سازی می رقصد و هر ترفندی را در آستین دارد تا " ثبات" خویش را از دست ندهد چون روشنی وقاحتشان بر همه مان آشکار است.اما نکته در اینجاست که " ثبات" اینان در گرو سه پایه نهاده شده: جهل مردم،
سودجویی مادی و معنوی جماعت داربست صفت
و معامله گرانی که در پی سود به ثبات دلالان قراردادهای نانوشته و نوشته شده اش .

بر ماست تا بدانیم "چه داریم" "چه از ما گرفته اند" و "چه بر ما رانده اند" تا فریب جماعت بلندگو بدست ملبس به زندانی سیاسی ببخشید نویسنده زندانی جایزه بگیر و مبازر حق بشرشان را نخوریم. در هر لباسی و به هر عنوانی. دل رنجدیده جوانی که یک پا ندارد با کف زدنها و کره از آب گرفتن جماعت هلهله زن قهرمان تلاش شکسته می شود که شکفته نمی شود.

بر ماست تا جماعت کوته بین فرصت طلب که به طمع مالی یا اعتباری به هر زیگزاک زدنی متوسل می شوند جز راه صراحت و شجاعت بدور از تقلب، و در این آخر عمری یا اول جوانی در پی نان و نمکی هستند را با حضور خودمان ؛ دستشان را از سرنوشت مردمان بدور گردانیم

و پایه سوم، تلاش گسترده و یکدست تری را می طلبد چه در صحنه جهانی معامله گران حضور دارند و در پی سود از همه چیز می گذرند. هر چند ایراد حق بشر و حق ملت را هم با جایزه دادنهایی که دیدیم سرپوش بگذارند اما تا نفس می کشیم اگر می خواهیم روز درستی را برای فرزندان ایران رقم زنیم بایست که یکدست در مقابل این سودجویی بایستیم.

من مردم ایران نه می دانم چه درآمدی دارم، نه می دانم چه سرمایه ای داشته ام و امروز چه میزانش باقی مانده؛ نه از مذاکرات دلال گونه ثبات جویان خبری دارم.

نه از نفت، نه از گاز؛ نه از مس؛ نه از زر نه از گنجینه دریای خزر از هیچ یک این حکومت دزد نه تنها آگاهم ننموده که با بازوهای چند رنگ بازش تا نوانسته ثبات و کیسه گشادش را تامین نموده

دوستان بلای سوار شدن دزدان بر سرنوشتمان را در حکومتی که قانون داشت دیدیم و کوتاه نشدن دست کیسه دوزان نفت ایران را... امروز دیگر این جماعت چند برابر گشته را که برای خودشان می برند و می دوزند صبر و امان برایمان باقی نگذاشته....

اگر با رگه ای باریک می توانی به نفوذ انصاری ها در معامله ببخشید دلال گری توتال پی ببری، اگر با پیدا نمودن نام امان پور کرمانی که سالها قبل مشکل ملک املاک داشته و تا همین چند سال پیش هم به برکت اجرای برنامه تلویزیونی در دنیای آزاد غرب اعتبارکی تراشید و در مقابل ملک و مال آزاد شد پی ببری آنگاه در می یابی مشکل و گره کار ایرانی در کجا نهفته است ....

دوستان، هر چه گشته ام کمتر یافته ام. گشته ام تا ببینم آخر من مردم ایران تا چه تاریخ سرمایه ام به حراج رفته و چه تعهداتی به نامم صادر شده و چه قراردادهایی در حال بسته شدن است .. و کمتر و کم رنگ تر اثری پیدا کردم.

ببینید سود تا به کجاست که آبروتراشندگان در آب نمک نگاه داشته شان را رو می کنند تا این ور و آن ور دنیا بچرخند و از تغییر قانون حق بشر! و بخشودن جنایات این جماعت حرف می زنند. پف و پف که عجب پر رویانی در آستین دارند... کار ما به صحبت از این خیانت پیشگان به مردم ایران بسنده نمی شود، بر ماست تا گرد هم آییم و تغییر روزگار را رقم زنیم.

می بینید که صحبت از کمک چندرقازی کنگره آمریکا چقدر پوچ می آید وقتی ما سرگرم آن شویم و از گندآبی که برایمان رقم زده می شود بیخبر مانیم.همانطور که بیان کرده اید این گروه چشمداشت مادی به هیچ دولتی ندارد.گام را با اتکا به ستم ناپذیری بر می داریم و اگر نجاتی باشد با ایستادگی و درست ایستادتمان رقم اش خواهیم زد. دنیایی که فاجعه هیتلر را دیده نه می تواند به دام حکومت اسلامی افتد و نه با بزک کردنی خط فراموشی بر جنایات سیستم جمهوری اسلامی کشد. شیشه عمر این سیستم در رشوه و بخشیدن از کیسه ملتی است که نمی داند چه به نامش انجام می دهند. مردمی که در این سیستم از هویت خویش تهی گشته می نمایند، مردمی که به گدایی روادید رو می آورند، مردمی دارا که غارتگران کیسه گشاد و البته صد البته طرف دیگر رشوه گیرشان بلای جانشان گشته. مردم ایران، تاریخ ایران؛ از این صحنه ها کم نداشته و آن دم و آن گاه که با تکیه بر هویت ایرانی خویش بیدار گردد خود را از شر عصای موریانه خورده ای که منفعت جویان دو دستی به نگاهبانی اش مشغول بوده اند رها می گرداند. و انداختن دیو سلیمان گشته در پناه جهل و غفلت راو به بیان امروزین سیستمی تقلبی و فاسد رشوه گیر تراش را یکباره می اندازد.

امید دارم افرادی دلسوز مردم ایران معرفی شوند و هر چه در توان دارم بدلیل اهمیت و به روز بودن بحران ، به یاری گروهی می آیم که در کنار این مبارزه در پی یافتن معامله گران و قراردادهایی است که از جانب مردم بیخبر به جیب اهل ثباتان در پناه جمهوری اسلامی واریز می شود.

با امید ایجاد گروه کاری نجات ایران


سایه سعیدی سیرجانی