آن کسی که جنایت می کند و خون می ریزد
تفسیر سیاسی هفته : آن کسی که جنایت می کند و خون می ریزد
10 ژانویه 2009
اگر دلشان به حال مردم غزه می سوخت، به جنگ با اسرائیل نمی رفتند، و از لحظه ای که اعلام جنگ کردند، مهر جنایت بر پیشانی زدند و باید محاکمه و مجازات شوند!
-چرا هر بار که اسرائیل به آستانه پیروزی می رسد، ناگهان فریاد بر می آورند و اعتراض می کنند و از این کشور انتظار دارند از عملیات دفاعی خود دست بردارد و عقب بنشیند، ولی در برابر تداوم عملیات تعرضی علیه اسرائیل و تلاش ستیزجویان در راه آسیب رساندن به جان زن و کودک اسرائیلی زبان بربسته اند و اعتراضی نمی کنند؟از آسیب رسیدن به جان غیرنظامیان غزه سخن می گویند و بر این واقعیت انگشت می گذارند که حدود یک سوم از کشته شدگان در غزه مرد و زن وکودک بوده اند. چه انتظاری داشتند؟ آیا هنگامی که اعلام کردند از این پس آتش بس را نقض خواهند کرد و حملات راکتی را از سر خواهند گرفت و شهرها و شهرک های اسرائیلی پیرامون غزه را هدف قرار خواهند داد، با این نیت که زن و کودک اسرائیلی بکشند، انتظار داشتند که اسرائیل دست به روی دست بگذارد و از خود دفاع نکند؟ یا تصورشان آن بود که اگر هم حملاتی انجام شود، گلوله سرباز اسرائیلی تنها به سوی چریک فلسطینی کشانده شود که پشت سر زن و کودک سنگر گرفته است؟ که مراکز مسکونی و جمعیتی را سپر بلای خود کرده است؟ که از داخل خانه ها و پشت بام ها و کودکستان ها و دبستان ها به سوی سرباز اسرائیلی و شهروندان اسرائیلی نشانه می رود؟ که اونیفورم به تن ندارد و تظاهر می کنند که غیرنظامی است؟هشت سال اسرائیل را هدف حمله موشکی قرار دادند و این کشور دندان روی جگر گذاشت و شکیبائی پیشه کرد، شاید به نحوی و به طریقی بتوان به این تعرض ها پایان داد- که نشد!سه سال پیش حماس در نوار غزه علیه حکومت خودگردان فلسطینی به کودتای نظامی دست زد و شماری از بلندپایگان فتح را قتل عام کرد و بر نوار غزه مسلط شد و اعلام داشت که هدفش نابودی اسرائیل است و به مبارزه مسلحانه ادامه خواهد داد. چگونه کشوری که می خواهد زنده باشد، و برقرار و پا برجا باشد، می تواند در برابر چنین دشمنانی سکوت پیشه کند؟با پایان گرفتن آتش بس نانوشته، در یک روز 60 فروند موشک به سوی شهرهای اسرائیل و به هدف کشتن اسرائیلیان پرتاب کردند. آیا اگر تهران یا پاریس یا لندن یا واشنگتن این چنین هدف موشک قرار می گرفت، ایران و فرانسه و بریتانیا و ایالات متحده سکوت می کردند؟حکومت ایران در مرزهای شمال غربی خود با عملیات گروه پژاک روبرو شد و مدت چندین روز روستاهای کردنشین مرزی عراق را هدف آتشباری سنگین قرار داد. ترکیه با عملیات تروریستی پ کا کا مواجه است و چندین بار وارد خاک عراق شد تا آنان را بکشد و پایگاهایشان را ویران کند. ایالات متحده با جنایات یازده سپتامبر روبرو گردید و به افغانستان لشگر کشی کرد. روسیه با گرجستان اختلاف سیاسی و نظامی پیدا کرد و نیروهای خود را به اوستیای جنوبی فرستاد و در چند روز دو هزار غیرنظامی را به کشتن داد. از نزاع پاکستان و هند درباره کشمیر، دیگر نیازی نیست چیزی بگوئیم. آیا تنها اسرائیل است که حق ندارد از خود در برابر ترور دفاع کند؟ آیا تنها اسرائیل است که گلوله آن به جان غیرنظامی فلسطینی آسیب می رساند؟ چرا اشک تمساح می ریزند؟ چرا یقه درانی می کنند؟ اگر جان برادر فلسطینی برایشان اهمیت داشت، اگر زندگی را از مرگ برتر می دانستند و اگر به وعده بهشت و حوریان بهشتی اعتقاد نداشتند، تعرض جنگی را علیه اسرائیل متوقف می کردند و راه مذاکرات صلح را بر می گزیدند. اکنون بیش از یک سال است که گفتگوی صلح اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطینی، در اوج تعرض و عملیات تروریستی حماس در غزه، ادامه دارد. طرفین تائید می کنند که پیشرفت های خوبی به دست آمده و چند مساله باقی مانده که آن را هم باید حل کرد. منتها اشکال در این است که حکومت اسلامی ایران توطئه می کند، جهاد اسلامی را وارد میدان می کند که صلح حرام است و جنگ و خونریزی باید ادامه یاید. به حماس و دیگر سازمانهای ترور پول و اسلحه می رساند که بتوانند به عملیات تعرضی ادامه دهند و منطقه را همچنان بحرانی نگاه دارند- زیرا موجودیت حکومت ایران با خون است و تنها از راه ترور و تنش است که این حکومت می تواند هدف های خود را پیش برد. ادعا کرده می گویند: چگونه ممکن است اسرائیل دربرابر چریک هائی که به سلاح های ابتدائی مجهز هستند، با هواپیمای اف - 15 و اف -16 و موشک و هلیکوپتر تهاجمی وارد میدان شود؟ اسرائیل را متهم می کنند که به زور متوسل شده است، به زور بیش از اندازه متوسل شده است و می پرسند چرا اسرائیل سیاست نرم و زبان آشتی را برنمی گزیند؟یا ناآگاه هستند و یا مغلطه می کنند. اسرائیل از نخستین روزی که استقلال خود را دوباره به دست آورد، دست صلح و دوستی به سوی اعراب دراز کرد. این اعراب بودند که این دست را پس زدند و اعلام داشتند که اسرائیل را نابود خواهند کرد و مردم آن را به دریا خواهند ریخت. اسرائیل با فلسطینی ها قرارداد صلح اوسلو را امضا کرد و یاسر عرفات را به منطقه آورد و به فلسطینیان کمک کرد کشور مستقل خود را در کنار اسرائیل برپا کنند، ولی آنها به تعرض و ترور ادامه دادند و سراسر این خاک را طلب می کردند.و امروز نیز که حماس وارد صحنه شده ، در مرامنامه آن می خوانیم که سراسر خاک اسرائیل "اوقاف اسلامی" محسوب می شود که هیچکس حق ندارد آن را به غیرمسلمان انتقال دهد. می خوانیم- در همان مرامنامه – که یهودیان شیاطینی هستند که باید آنها را نابود کرد. می خوانیم در مرامنامه حماس که به حدیثی از "بخارائی" استناد می کند و در بخش پایانی بند هفتم مرامنامه خود با اشاره به روز قیامت می نویسد: «پیامبر اعظم فرمود، آن روز نخواهد آمد مگر همه جهودان را بکشید، و آنها پشت سنگ ها و درختان پنهان شوند و صخره ها و نباتات فریاد برآورند که جهود پشت سر من پنهان شده است، و مسلمانان بیایند و آنها را بکشند!»یک آخوند متعصب حماس در نماز جمعه در غزه می گوید: «یهودیان و غربی ها ابنای شیطان و فرزندان میمون هستند که باید همه آنها را از دم تیغ گذراند!». آیا با چنین حیواناتی می توان به صلح رسید؟ آیا با چنین ددمنشانی می توان کنار آمد؟ در حکومت اسلامی ایران نیز عین همین سخنان بارها و بارها شنیده شده و گروه "جهاد اسلامی آزادی فلسطین" نیز که از جانب رژیم ایران تغذیه می شود، همین باور و اندیشه را دارد. آنها هر بار واژه "صهیونیست" را به کار می برند، در واقع منظورشان یهودیان است، منظورشان مردم اسرائیل است . علنا از نابودی اسرائیل سخن می گویند و هولوکاست را انکار می کنند و موشک تولید کرده اند و بمب اتم هم می خواهند بسازند و قهقهه شیطانی سر می دهند که شمارش معکوس آغاز شده است- و سخنان دیگری از این قبیل....در جنگ تبلیغاتی بی امان خود علیه اسرائیل، حتی ادعا می کنند که اسرائیل از بمب اتم علیه فلسطینیان استفاده می کند- و بعد که می بینید دروغ گنده ای بوده، می گویند: بمب اتم نیست، جنگ افزارهای رادیو آکتیو است... و دروغ های دیگری از این قبیل. چند کودکی را که در یک رویاروئی جنگی کشته شده اند، مرتبا و پشت سرهم و مرتب توی تلویزیون نشان می دهند و دائما آن را تکرار می کنند و پدران جنازه را روی دست خود گرفته اند و همانند صحنه تئاتر رژه می روند و آنها را در برابر دوربین های تلویزیون کنار هم قرار می دهند و عکس یادگاری می گیرند. مگر در اسرائیل غیرنظامی کشته نشده است؟ مگر زن و کودک اسرائیلی را نکشته اند؟ در دهها سال ترور و بمب گذاری و تجاوز و تعرض تروریستی فلسطینی، دهها هزار نفر اسرائیلی کشته شده اند. شمار دقیق آن را نمی دانم.. ولی تنها در یک سال بیش از 600 اسرائیلی را به قتل رساندند! مگر آنان غیرنظامی نبودند؟ زن و کودک نبودند؟ یک رقم را دقیقا به یاد داریم: از سال 2000 تا 2005 آنها در میان صدها اسرائیلی که به قتل رساندند، 123 کودک شیرخوار و نوجوان اسرائیلی را نیز بیرحمانه کشتند. مگر آنان انسان نبودند؟ جانب جنایتکار، سرکردگان گروههای ترور هستند که علیه اسرائیل و علیه تمدن غرب وعلیه ارزشهای انسانی اعلان جنگ داده اند و جهاد و شهادت را بخشی از باور دینی و راه زندگی خود می دانند. جنایتکار، حکومت ایران است که همه سران آن، از خامنه ای تا رفسنجانی و از احمدی نژاد تا خاتمی گفته اند که صلح نباید بشود، اسرائیل را نابود باید کرد و هر سازش و آشتی، خیانت به اسلام است و کیفر جهنمی دارد.اسرائیل گناهی نکرده است.تنها گناه ما آن بوده که گفته ایم: ببخشید، ما قصد خودکشی نداریم، می خواهیم زنده بمانیم. ما پیشگامان تمدن و ایمان و اخلاق در بشریت بوده ایم. ما به فرهنگ جهان خدمت کرده ایم و ببخشید، نمی خواهیم بمیریم و این تمدن و این فرهنگ و این پیشرفت ها را به قداره بندهائی بسپاریم که چون نتوانسته اند خدمتی به تمدن بشری کرده و چیزی بسازند، می خواهند آنچه را که تمدن بشری ساخته است ویران کنند. طاعت از دست نیاید، گنهی باید کرد!بیشرمانه ترین ادعایشان آن است که جنگ در غزه را با هولوکاست مقایسه می کنند. آنانی که هولوکاست را انکار می کنند و ادعا کرده می گویند که هیتلر جنایتی علیه قوم یهود مرتکب نشد (همان قومی که خودشان با تحریف آیات آسمانی قرآن ادعا می کنند که باید آن را نابود کرد)، کشته شدن 800 نفر در یک جنگ تحمیل شده بر اسرائیل را که دست کم دو سوم آنها افراد چریکی و مسلح بوده اند، با کشتار شش میلیون نفر یهودی در جنگ جهانی دوم که طرف جنگی هیتلر نبودند و قصد ستیز با کسی را نداشتند، یکسان می دانند. ببینید که ابعاد دروغپردازی ها و تحریف ها و تبلیغات آنها به کجا می رسد! فقط و فقط اجساد چند کودک را که در نبرد کشته شده اند دائما و مرتبا و پشت سرهم در تلویزیون نشان می دهند! آیا تا کنون دیده اید که جسد یک تروریست معدوم رانمایش دهند؟ در حالی که آنان عمدا و مستقیما زن و کودک اسرائیلی را هدف قرار می دهند و به صراحت می گویند که قصد نابودی همه اسرائیلیان را دارند، اگر زن و کودک فلسطینی کشته شده، هنگام عملیات جنگی و در نتیجه شیوه های بزدلانه رزمی تروریست ها بوده است. اسرائیل هرگز قصد کشتن غیرنظامیان را نداشته و باید به سرباز اسرائیلی آفرین گفت که این چنین به ارزش های اخلاقی پای بند بوده و هست. بروید و حساب کنید که در جنگ عراق، و افغانستان و گرجستان و صربستان و کشمیر و دارفور و رواندا و دیگر جنگ ها چند نفر غیرنظامی کشته شدند!و در پایان، شنیدیم که رئیس جمهوری برگزیده باراک اوباما گفته است که حتی با حماس هم حاضر است به گفتگو بنشیند – گرچه دستیاران اوباما این گفته را تکذیب می کنند. آیا اگر اسرائیل با القاعدة و اسامة بن لادن وارد مذاکره شود، آمریکا چه احساسی خواهد داشت؟ مگر آن ها نمی دانند که القاعدة و حماس و اخوان المسلمین و جند الاسلام و حکومت اسلامی ایران و امثالهم، همه سروته یک کرباس هستند -- که پیامشان، پیام مرگ وهدفشان ویران کردن تمدن بشری است؟
نوشتۀ: منشه امیر - اورشلیم21 دیماه 1387 – 10 ژانویه 2009 برگرفته از: رادیو اسرائیل
<< Home