عروس هزار داماد

آشپز که دو تا شد

آقایان ریچارد پرل و مایکل لدن از کاخ سفید خواسته اند جماعتی را البته با عنوان سخنگو و نمایندگان طبقات مختلف مردم ایران فراخواند تا از ایران سخن گویند. به عنوان نمونه: آقا رضا پهلوی به عنوان محبوب ترین شخص در ایران؛ آقای اکبر گنجی به عنوان نماینده نویسندگان سیاسی! عباس فخرآور نماینده دانشجویان ! آقای نصر اصفهانی نماینده سیاسیون ایران، خانم زند نماینده لر های ایران، خانم طلوعی نماینده کردهای ایران و همینگونه بگیر و عنوان ردیف کن.

تمام این همه شهر شلوغ کردن ها این بود که در همین روز موعود کارشان به نتیجه برسد. چه کاری؟ سوار شدن بر خواست مردم. کی؟ خوب به این اسامی نگاه کنید:

شهریار آهی
ماندانا زند کریمی
مرتضی اسفندیاری
رویا طلوعی
علیرضا نوری زاده
بیژن مهر
صابری
عطری
افشاری
اکبر گنجی
رضا پهلوی
سازگارا
فاطمه حقیقت جو
نصر اصفهانی
عباس فخرآور
عباس میلانی
رامین احمدی
رویا حکاکیان

یادمان باشد جماعت داخل نشین هم با شعار اتحاد خودی ها منتظر فرصت چنگ انداختن به قدرت مردم است.

هر دو این جماعت را تصور کنید: هم کیل هم در دو کفه ترازویی که "مردم" انگشت به دهان خوش رقصی اینان به نظاره نشسته اند.


یادمان باشد خروشی که فریاد مردم ایران است شعار نیست. موج سوار را هم بر نمی تابد. کسی هم نمی تواند داعیه سخنگو این قوم و گروه و دسته ؛ به زبانی رساتر " مردم" شود.
برای انداختن سیستم جمهوری اسلامی ؛ سیستم استبداد؛ از خوش رقصان مدعی بایست که گذشت.

یادمان باشد؛ ایران افغانستان و عراق نیست.

اینها آش رفراندومی را که با روزه و اعتصاب غذا به حجله بردندش را این چنین پخته بودند که با باز و بسته شدن هر از گاهی شان بتوانند بر تعدادشان بیافزایند. کلک و فریب و دام ها بسیار به کار بستند. بر جمعیتشان که افزوده نشد کاسته هم شد. حالا هم همین جمع به عنوان نمایندگان مردم! دارند به کاخ سفید می روند! چه خوب شد که دستها آشکار شد. چه امیر احمدی ها چه اینان.

حکایت مردم ایران با این همه دایه و وکیل وصی حکایت عشق آن قدرت بانویی است که به جان آن شیخ صنعان افتاد که این عروس هزار داماد است.

این فرصت طلبان همگی در یک خصیصه با هم مشترکند: پا از گلیم دراز کردن و دست درازی به مردم. برای همین با هم یکی شده اند. فکر کرده اند چرا که نه. سنگ مفت گنجشک مفت. غافل از اینکه گیرنده های خواست مردم ایران مشت رسوای این جمع را مدتهاست شناخته و امروز بر ما مردم ایران است تا همه این افراد را بیشتر بشناسیم و اینکه به هر طنابی آویزان شدند که ادعای مطرح بودن در صحنه سیاسی برای ایران را بکنند. سازمان زدند. بلند گوها گرفتند. همه اینها غافل از یک عامل اصلی: آنهم آگاهی مردم.

سایه سیرجانی

بیست و هشتمین روز از تیر ماه

نکته: پس از پخش شدن این خبر؛ در آخرین ساعات چهارشنبه این خبر نیز از رادیو فردا گزارش شد

http://www.radiofarda.com/iran_article/2006/7/64468b65-764a-4fef-9c6a-6e171eae4a4e.html

اسامی دیگر دعوت شدگان از این قرار است:

شهریار مشکاتی

رحیم شهبازی

ماندانا شهبازی

اسدالله مروتی

سام کرمانیان

مهدی جلالی

بیژن رفیعی کیان

دبیرخانه رضا پهلوی نیز شرکت در این جلسه را دیروز تکذیب کرد. یکی نیست بگوید نه کاخ سفید خانه خاله هست که سر زده و ساعاتی چند به ملاقات مانده آن هم وقتی خبر پخش شده تکذیب چه فایده ای دارد؟ جز اینکه همه این دایره های خودی و خاص از مردم بویی نبرده اند و بر آگاهی رساندن ارجی نمی نهند