صدای مردم ورای لابی گران است
دم حکومت چیان را باور کنم یا قسم تحریم را؟!
وزارت خارجه آمریکا وقتی به همراهی تیم مایک لدین وارد کننده همه رقم حکومت چی جمهوری اسلامی می شود؛
رادیو صدای آمریکا وقتی به منبر " نوری زاده " گان حکومتی تبدیل می شود؛
بودجه میلیون دلاری برای "آوردن دموکراسی" به دست اندرکاران "وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی" تقدیم می شود،
مدعی " روز زن" و حق زن "نهضت آزادی" می شود و فورا با مهر معرکه گیری همزمان " لاهیجی" در فرانسه و خبرنگار مثلا " خارجی" در داخل جمهوری اسلامی سخن نسرین ستوده البته همرزم ابراهیم یزدی البته جوانسال! را انعکاس می بخشد...
در این میان سخن " تحریم" جمهوری اسلامی تقلبی بیش نیست و از این شعار همین جماعت مشتی از خروار جمهوری اسلامی سود خواهند برد و نه " مردم ایران" .
چنین "تحریم" شعاری تنها به یک نتیجه خواهد رسید: "تغییر آرایشی" که " مقبول تر" افتد برای تداوم جمهوری اسلامی.
اینجاست که می گویی این رتق و فتق کنان حکومت شعار جز دلالان " لابی گران" دست دراز به سرنوشت ایران نیستند. همان هایی که ابراهیم یزدی ها را گسیل داشتند امروز نیز مشغول همان وظیفه اند.
تحریم می تواند به منظور " برچیدن" سیستم جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گیرد آنگاه که شامل سازگارا ؛ اکبر گنجی؛ خاتمی، فخرآورها؛ شیرین عبادی ها، ابراهیم یزدی ها... نیز گردد. یعنی همان " بزک کننده" حکومتهای ستم پیشه.
دولت آمریکا شعار دوستی با " مردم ایران" را می دهد و از این طرف خاتمی را میزبان می گردد بی هیچ "روادیدی!" لابی فعال در " شورای روابط خارجی" و وزارت خارجه عباس میلانی ها و اکبر گنجی و سازگارا ها را به مصرف داخلی خود می رساند چرا که سالهاست آنها را پرورانده و مورد مصرفی بایست برایشان بیابد. این بازی کثیف بایست که پایان پذیرد.
مردم ایران سال هاست از این عاملین دست نشانده " خارج از هر نوع اش" ضربه ها خورده اند. و امروز در محیط خفقان زده با برنامه ایجاد گشته نیزقرار است تنها آن صدایی انعکاس یابد که از آن این نوچگان امروز خزیده زیر عبای ریای " سازمان غیر دولتی" باشد. نه دیگر اگر این هم یک صداست ؛ خلاف این جریان است و برای حق اش نیز وکیل و وصی " لابی" ساخته نمی خواهد.
سایه
اسفند ماه
وزارت خارجه آمریکا وقتی به همراهی تیم مایک لدین وارد کننده همه رقم حکومت چی جمهوری اسلامی می شود؛
رادیو صدای آمریکا وقتی به منبر " نوری زاده " گان حکومتی تبدیل می شود؛
بودجه میلیون دلاری برای "آوردن دموکراسی" به دست اندرکاران "وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی" تقدیم می شود،
مدعی " روز زن" و حق زن "نهضت آزادی" می شود و فورا با مهر معرکه گیری همزمان " لاهیجی" در فرانسه و خبرنگار مثلا " خارجی" در داخل جمهوری اسلامی سخن نسرین ستوده البته همرزم ابراهیم یزدی البته جوانسال! را انعکاس می بخشد...
در این میان سخن " تحریم" جمهوری اسلامی تقلبی بیش نیست و از این شعار همین جماعت مشتی از خروار جمهوری اسلامی سود خواهند برد و نه " مردم ایران" .
چنین "تحریم" شعاری تنها به یک نتیجه خواهد رسید: "تغییر آرایشی" که " مقبول تر" افتد برای تداوم جمهوری اسلامی.
اینجاست که می گویی این رتق و فتق کنان حکومت شعار جز دلالان " لابی گران" دست دراز به سرنوشت ایران نیستند. همان هایی که ابراهیم یزدی ها را گسیل داشتند امروز نیز مشغول همان وظیفه اند.
تحریم می تواند به منظور " برچیدن" سیستم جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گیرد آنگاه که شامل سازگارا ؛ اکبر گنجی؛ خاتمی، فخرآورها؛ شیرین عبادی ها، ابراهیم یزدی ها... نیز گردد. یعنی همان " بزک کننده" حکومتهای ستم پیشه.
دولت آمریکا شعار دوستی با " مردم ایران" را می دهد و از این طرف خاتمی را میزبان می گردد بی هیچ "روادیدی!" لابی فعال در " شورای روابط خارجی" و وزارت خارجه عباس میلانی ها و اکبر گنجی و سازگارا ها را به مصرف داخلی خود می رساند چرا که سالهاست آنها را پرورانده و مورد مصرفی بایست برایشان بیابد. این بازی کثیف بایست که پایان پذیرد.
مردم ایران سال هاست از این عاملین دست نشانده " خارج از هر نوع اش" ضربه ها خورده اند. و امروز در محیط خفقان زده با برنامه ایجاد گشته نیزقرار است تنها آن صدایی انعکاس یابد که از آن این نوچگان امروز خزیده زیر عبای ریای " سازمان غیر دولتی" باشد. نه دیگر اگر این هم یک صداست ؛ خلاف این جریان است و برای حق اش نیز وکیل و وصی " لابی" ساخته نمی خواهد.
سایه
اسفند ماه
<< Home