غارت سرزمينمان
روزي كه كارگران خاتون آباد به اعتراض برخاستند شايد تصور نمي كردند با اين حركت حق طلبانة خويش و
عليرغم سركوب گستردة خبري اين قيام پرده از چه دزدي زنندة حكومتي برمي دارند. حكومتي كه با حربة قانون و نمايندگان مطيع نظامش سالهاست به نام هماهنگي با نظم نوين جهاني داعية اصلاحات را مانند قرآن بر سر نيزه بلند نموده تا با جلب سرمايه گزاراني تشنة طلا و نفت سرزمينمان بر بقا خويش بيفزايند و نكبت و بدبختي را از آن مردمان ايران گردانند. چه باك كه بكشند غارت كنند مملكت را ويران كنند اصلا چه خواني نعيم تر از اين سفرة گسترده و مردمان مطيع اين سرزمين كه با كلاه شرعي و داعية مجلس شواري اسلامي قوانين و آيين نامه ها براي خويش ساختند تا شيرة جانمان را تا به آخر بكشند.
هم سرنوشتان: بلوچستان، كرمان، آذربايجان، همدان، دو دشت گستردةمان، جاي جاي سرزمينمان صحنة اكتشافات و مهياي استخراج منابع طبيعي ما ملت گشته است.
مي پرسيد از چه طريق؟ به سادگي با اعطا حق مطلق انعقاد قراردادهاي استخراج از معادن. وزيري كه براي جلب سرماية خارجي ، بهتر بگويم دعوت بلا قيد وشرط براي غارت منابع طبيعي ايران، قراردادهاي خصوصي را سرپوشي براي اعمال گردنه بندان صاحب منصب مي داند اين مهم را پايه ريزي مي كند.
نه وزير صنايع و معادن و نه بانك اطلاعاتي معادن جوابگوي ساده ترين سوال فرد ملت نيست: اين سوال كه آخر صاحب معدني مثل خاتون آباد چه كسي است و يا اينكه متن قراردادهاي استخراج طلا را در كجا مي توان جست.
در آخر اين شركتهاي خارجي هستند كه در مقابل اين نكته كه ملت ايران از مفاد چنين قراردادهاي بي اطلاع هستند بار تقصير را بر حكومتيان جمهوري اسلامي روانه مي كنند و با گوشزد كردن كنترل بر اعمال شركتها تصميم بر تعليق عمليات مي گيرند. اما صد البته جوابي كه نخواهي گرفت از صاحبان شركتي مانند شركت ملي سيمان ايران و وزير صنايع و معادن جمهوري اسلامي است... مگر از لابلاي مكالمات و نامه ها پي ببري كه شخصي با نام عبدالرضا هاشمزايي با عنوان مدير عامل شركت ملي سيمان ايران (NICICO) امضا قرارداد را انجام داده اما در جستجوي اطلاعي از شخص نامبرده با هيج سندي روبرو نشوي و اصلا ببيني كه اين عنوان از آن فردي است ديگر!!!!
هموطنان روزي كه خبراز صافي بايكوت گذشتة اعتراض كارگران خاتون آباد را خواندم متعجب از اينكه چرا اين خبر انعكاسي در جرايد فرانسه زبان داشته تا انگليسي زبان با نهيب تصوري خودم را روبرو ديدم در آغاز بي اساس: اينكه نكند شركتهاي انگليسي كانادايي استرالياي در اين ميان نقشي دارند. در جستجوي يافتن مطلبي از خاتون آباد متوجه شدم كه تنها يك معدن با نام خاتون آباد در بانك معادن ايران درج گرديده است:
معدن خاتون آباد؛ باركس؛ نام صاحب معدن: شركت خصوصي!پروانه انفجار: تاريخ سي فروردين هزار و سيصد
و هفتاد و هفت؛ جمعيت نزديكترين شهر مسكوني: سي و پنج هزار نفر.
محصول باركس (Borax) تنها اطلاع قابل دسترس از اين معدن بود: سمي با قدرت شويندگي كه طبق آخرين تحقيقات قابل استفاده در تكنولوژي تلفنهاي دستي و از آشكارترين علايم مسموميت توسط باركس كبود رنگي لبها و ناخنها. در جستجوي سلطان باركس در جهان به اسم شركت Rio Tinto برخوردم. شركتي كه توجه روزنامه هاي تركيه را از سال گذشته برانگيخته بود و از اين شركت به عنوان كنترل كننده باركس در جهان نام برده مي شود. اين شركت اصلاً انگليسي كه از بزرگ معدن داران است بنا به گفتة پروفسور جرمي ريچاردز(Jeremy Richards) مشغول اكتشاف طلا و مس در ايران بوده است. پروفسور جرمي ريچاردز در مقاله اي منتشر شده توسط دانشگاه آلبرتا در كانادا از سفر تحقيقاتي خويش به ايران صحبت نموده و تاكيد نموده كه دليل اين سفر معادن غني ايران و بازار مناسب اين معادن بدليل رقابت كم است. جرمي ريچاردز تاييد نموده كه هزينة اين سفر، كه در تابستان هزار و سيصد و هشتاد و يك صورت گرفته، راRio Tinto تعهد كرده است: بزرگ شركت معدني كه در همان زمان به اكتشاف طلا و مس در ايران مشغول بوده است.
با اين پروفسور تماس گرفتم او كه در جريان اخبار كشتار كارگران خاتون آباد نبود نگران و ناراحت از اين خبر ابراز هر گونه همكاري براي روشن شدن اينگونه قراردادها را نمود و به اين مهم اشاره كرد كه همين هفت ماه پيش نيز به ايران سفر نموده با هزينة همين شركت ولي اين بار به همدان و براي مطالعة معادن آن ناحيه.
اين بار زنگ استخراج " طلا" از معادن ايران زمين رهنمودم كرد به شركتي كانادايي با نام: زركان(Zarcan). شركت ثبت كانادا در دو كشور برزيل و ايران فعاليت دارد: در هر دو كشور به دنبال طلا. اين شركت با تاييد وزير صنايع و معادن جمهوري اسلامي با شركت ملي مس ايران سرمايه گذاري مشترك صورت داده است به گونه اي كه در شهريور ماه هزار و سيصد و هفتاد و نه به گفته مدير عامل اين شركت در آن زمان: ريچارد وندروث( RichardWandoroth ) شصت درصد اين سرمايه گذاري از آن زركان است و چهل درصد از آن شركت ملي مس ايران.
كارگاران معترض خاتون آباد افرادي هستند كه براي چنين طرحي كار مي كردند: بنا بر ادعاي مدير عامل زركان با توجه به معافيتهاي مالياتي كه دولت جمهوري اسلامي داده است و هزينة پايين كارگر ايران را براي چنين فعاليتي انتخاب نموده اند.مجري طرح ذوب مس خاتون آباد كه اثري از وجودش در بانك معادن ايران يافت نمي شود همانا شركت ملي مس ايران است كه نه تنها سرمايه گذاري مشترك با شركتي مانند زركان انجام مي دهد بلكه حتي به خودي خود از بانك توسعة اسلامي در ارديبهشت ماه سال جاري هفتاد بيليون دلار وام مي گيرد.اينكه چه فرد مسول پرداخت چنين وامي است ما مردم ايران بي اطلاعيم. اينكه اين مبلغ به چه هزينه اي رفته كه كارگران براي حق پرداخت قانوني خود بايست اعتراض نمايند ما شاهديم.
با شركت زركان تماس گرفتم و از اينكه مدير عامل فعلي اش شخصي است ايراني دست مريزادي بر طبيعت حكومت جمهوري اسلامي راندم و هيهات گويان از اين شخص جوياي قراردادشان گشتم. در نهايت زيركي سعي داشت موضوع را از خاتون آباد منحرف كرده و بگويد مشغول تحقيق در كوه لار هستيم. در جواب سوالم كه اسامي طرفين ايراني را مي پرسم سعي دارد به اسناد و قوانين مالياتي شركتشان مرا رهنمود سازد!!سعي مي كرد از سرمايه گذاري مشترك با شركت ملي سيمان ايران و پروژة خاتون آباد سخني نراند و ادعا كند ما هنوز هيچ طلايي استخراج نكرده ايم. پرسيدم مي خواهم از متن قرارداد آگاه شوم اگر طلايي استخراج شد نحوة توزين سود به چه روال خواهد بود و اصلا طرف قرارداد شما نسبت به طلاي ايران اين سرماية ملي ايرانيان چه كساني هستند. شركت ملي مس ايران را چه افرادي تشكيل مي دهد و چه كنترلي بر آن است. او تنها مي تواند جوابگوي رفتار قانوني شركت كانادايي باشد و ما بايست آگاه از امضا كنندگان چنين قراردادهايي و موضوع آنها باشيم.
با شركت ريو تينتو تماس گرفتم گفتند در دو زمينه فعاليت در ايران مي كنند حوزه هاي نفتي و طلا. هر چند اعلام كردند كه هر گونه فعاليت را در اين ماه به تعويق خواهند انداخت اما نگراني ما ايرانيان از مفاد چنين قراردادهايي بايست باشد. دلم پر درد است وقتي اين به اصطلاح نمايندگان ملت اسلامي در پناه جهل به قانون ملت چه دزدي ها و جناياتي را ناديده گرفته اند. اين افراد مسولند نه نماينده. بايست جوابگوي اين سودهاي آورده براي افرادي برگزيده در حكومت باشند و اين مهم كه چگونه شركتي به نام شركت ملي مس ايران ايجاد مي شود كه به راحتي مي تواند با شركتي كانادايي سرمايه گذاري مشترك انجام دهد طوري كه بيش از نيمي از اين سرمايه از آن شركتي كانادايي قرار مي گيرد. وزير كه با امضا خويش اين حق را به چنين شركت به اصطلاح ملي نموده چگونه است كه اينها با گذاردن نامي "ملي" از جوابگويي به ملت طفره رفته اند. اين ايام اين آقايان و خانمهاي به اصطلاح مدعي حكومت قانون البته و صد البته اسلامي خواب بوده اند. چه تاجي بر فرق ملت زده اند جز تجويز سركوب دزدي و غارت. فرياد و داد از شما كوته آستينان دراز دست كه به هر ترفندي سخت مشغول كسب اعتبار هستيد: بدانيد شركتهاي خارجي وقتي از آگاهي ملت با خبر باشند به شما نيز پشت خواهند كرد چه ما ملت شما را مسول در اين جنايات مي دانيم تا داعيه داران اصلاحات.
شهر بابكيان عزيز دستتان درد نكند ايستادگي شما توانست پرده ازغارت سرزمينمان بردارد. تكاب و آق دره اش كوه لار و بلوچستان و حاشية دو دشتمان در قبضة بازوان زالوصفت ايران فروشان گشته دو راه بيش نداريم يا مرگ ما يا قطع حيات اين زالو. به هم آييم و مقابل كل اين حكومت كشتار و غارت اعم از راست و چپش دوم خردادي و اصلاح طلبش ايستاده خروش پايانش را رقم زنيم.
سايه سعيدي سيرجاني
عليرغم سركوب گستردة خبري اين قيام پرده از چه دزدي زنندة حكومتي برمي دارند. حكومتي كه با حربة قانون و نمايندگان مطيع نظامش سالهاست به نام هماهنگي با نظم نوين جهاني داعية اصلاحات را مانند قرآن بر سر نيزه بلند نموده تا با جلب سرمايه گزاراني تشنة طلا و نفت سرزمينمان بر بقا خويش بيفزايند و نكبت و بدبختي را از آن مردمان ايران گردانند. چه باك كه بكشند غارت كنند مملكت را ويران كنند اصلا چه خواني نعيم تر از اين سفرة گسترده و مردمان مطيع اين سرزمين كه با كلاه شرعي و داعية مجلس شواري اسلامي قوانين و آيين نامه ها براي خويش ساختند تا شيرة جانمان را تا به آخر بكشند.
هم سرنوشتان: بلوچستان، كرمان، آذربايجان، همدان، دو دشت گستردةمان، جاي جاي سرزمينمان صحنة اكتشافات و مهياي استخراج منابع طبيعي ما ملت گشته است.
مي پرسيد از چه طريق؟ به سادگي با اعطا حق مطلق انعقاد قراردادهاي استخراج از معادن. وزيري كه براي جلب سرماية خارجي ، بهتر بگويم دعوت بلا قيد وشرط براي غارت منابع طبيعي ايران، قراردادهاي خصوصي را سرپوشي براي اعمال گردنه بندان صاحب منصب مي داند اين مهم را پايه ريزي مي كند.
نه وزير صنايع و معادن و نه بانك اطلاعاتي معادن جوابگوي ساده ترين سوال فرد ملت نيست: اين سوال كه آخر صاحب معدني مثل خاتون آباد چه كسي است و يا اينكه متن قراردادهاي استخراج طلا را در كجا مي توان جست.
در آخر اين شركتهاي خارجي هستند كه در مقابل اين نكته كه ملت ايران از مفاد چنين قراردادهاي بي اطلاع هستند بار تقصير را بر حكومتيان جمهوري اسلامي روانه مي كنند و با گوشزد كردن كنترل بر اعمال شركتها تصميم بر تعليق عمليات مي گيرند. اما صد البته جوابي كه نخواهي گرفت از صاحبان شركتي مانند شركت ملي سيمان ايران و وزير صنايع و معادن جمهوري اسلامي است... مگر از لابلاي مكالمات و نامه ها پي ببري كه شخصي با نام عبدالرضا هاشمزايي با عنوان مدير عامل شركت ملي سيمان ايران (NICICO) امضا قرارداد را انجام داده اما در جستجوي اطلاعي از شخص نامبرده با هيج سندي روبرو نشوي و اصلا ببيني كه اين عنوان از آن فردي است ديگر!!!!
هموطنان روزي كه خبراز صافي بايكوت گذشتة اعتراض كارگران خاتون آباد را خواندم متعجب از اينكه چرا اين خبر انعكاسي در جرايد فرانسه زبان داشته تا انگليسي زبان با نهيب تصوري خودم را روبرو ديدم در آغاز بي اساس: اينكه نكند شركتهاي انگليسي كانادايي استرالياي در اين ميان نقشي دارند. در جستجوي يافتن مطلبي از خاتون آباد متوجه شدم كه تنها يك معدن با نام خاتون آباد در بانك معادن ايران درج گرديده است:
معدن خاتون آباد؛ باركس؛ نام صاحب معدن: شركت خصوصي!پروانه انفجار: تاريخ سي فروردين هزار و سيصد
و هفتاد و هفت؛ جمعيت نزديكترين شهر مسكوني: سي و پنج هزار نفر.
محصول باركس (Borax) تنها اطلاع قابل دسترس از اين معدن بود: سمي با قدرت شويندگي كه طبق آخرين تحقيقات قابل استفاده در تكنولوژي تلفنهاي دستي و از آشكارترين علايم مسموميت توسط باركس كبود رنگي لبها و ناخنها. در جستجوي سلطان باركس در جهان به اسم شركت Rio Tinto برخوردم. شركتي كه توجه روزنامه هاي تركيه را از سال گذشته برانگيخته بود و از اين شركت به عنوان كنترل كننده باركس در جهان نام برده مي شود. اين شركت اصلاً انگليسي كه از بزرگ معدن داران است بنا به گفتة پروفسور جرمي ريچاردز(Jeremy Richards) مشغول اكتشاف طلا و مس در ايران بوده است. پروفسور جرمي ريچاردز در مقاله اي منتشر شده توسط دانشگاه آلبرتا در كانادا از سفر تحقيقاتي خويش به ايران صحبت نموده و تاكيد نموده كه دليل اين سفر معادن غني ايران و بازار مناسب اين معادن بدليل رقابت كم است. جرمي ريچاردز تاييد نموده كه هزينة اين سفر، كه در تابستان هزار و سيصد و هشتاد و يك صورت گرفته، راRio Tinto تعهد كرده است: بزرگ شركت معدني كه در همان زمان به اكتشاف طلا و مس در ايران مشغول بوده است.
با اين پروفسور تماس گرفتم او كه در جريان اخبار كشتار كارگران خاتون آباد نبود نگران و ناراحت از اين خبر ابراز هر گونه همكاري براي روشن شدن اينگونه قراردادها را نمود و به اين مهم اشاره كرد كه همين هفت ماه پيش نيز به ايران سفر نموده با هزينة همين شركت ولي اين بار به همدان و براي مطالعة معادن آن ناحيه.
اين بار زنگ استخراج " طلا" از معادن ايران زمين رهنمودم كرد به شركتي كانادايي با نام: زركان(Zarcan). شركت ثبت كانادا در دو كشور برزيل و ايران فعاليت دارد: در هر دو كشور به دنبال طلا. اين شركت با تاييد وزير صنايع و معادن جمهوري اسلامي با شركت ملي مس ايران سرمايه گذاري مشترك صورت داده است به گونه اي كه در شهريور ماه هزار و سيصد و هفتاد و نه به گفته مدير عامل اين شركت در آن زمان: ريچارد وندروث( RichardWandoroth ) شصت درصد اين سرمايه گذاري از آن زركان است و چهل درصد از آن شركت ملي مس ايران.
كارگاران معترض خاتون آباد افرادي هستند كه براي چنين طرحي كار مي كردند: بنا بر ادعاي مدير عامل زركان با توجه به معافيتهاي مالياتي كه دولت جمهوري اسلامي داده است و هزينة پايين كارگر ايران را براي چنين فعاليتي انتخاب نموده اند.مجري طرح ذوب مس خاتون آباد كه اثري از وجودش در بانك معادن ايران يافت نمي شود همانا شركت ملي مس ايران است كه نه تنها سرمايه گذاري مشترك با شركتي مانند زركان انجام مي دهد بلكه حتي به خودي خود از بانك توسعة اسلامي در ارديبهشت ماه سال جاري هفتاد بيليون دلار وام مي گيرد.اينكه چه فرد مسول پرداخت چنين وامي است ما مردم ايران بي اطلاعيم. اينكه اين مبلغ به چه هزينه اي رفته كه كارگران براي حق پرداخت قانوني خود بايست اعتراض نمايند ما شاهديم.
با شركت زركان تماس گرفتم و از اينكه مدير عامل فعلي اش شخصي است ايراني دست مريزادي بر طبيعت حكومت جمهوري اسلامي راندم و هيهات گويان از اين شخص جوياي قراردادشان گشتم. در نهايت زيركي سعي داشت موضوع را از خاتون آباد منحرف كرده و بگويد مشغول تحقيق در كوه لار هستيم. در جواب سوالم كه اسامي طرفين ايراني را مي پرسم سعي دارد به اسناد و قوانين مالياتي شركتشان مرا رهنمود سازد!!سعي مي كرد از سرمايه گذاري مشترك با شركت ملي سيمان ايران و پروژة خاتون آباد سخني نراند و ادعا كند ما هنوز هيچ طلايي استخراج نكرده ايم. پرسيدم مي خواهم از متن قرارداد آگاه شوم اگر طلايي استخراج شد نحوة توزين سود به چه روال خواهد بود و اصلا طرف قرارداد شما نسبت به طلاي ايران اين سرماية ملي ايرانيان چه كساني هستند. شركت ملي مس ايران را چه افرادي تشكيل مي دهد و چه كنترلي بر آن است. او تنها مي تواند جوابگوي رفتار قانوني شركت كانادايي باشد و ما بايست آگاه از امضا كنندگان چنين قراردادهايي و موضوع آنها باشيم.
با شركت ريو تينتو تماس گرفتم گفتند در دو زمينه فعاليت در ايران مي كنند حوزه هاي نفتي و طلا. هر چند اعلام كردند كه هر گونه فعاليت را در اين ماه به تعويق خواهند انداخت اما نگراني ما ايرانيان از مفاد چنين قراردادهايي بايست باشد. دلم پر درد است وقتي اين به اصطلاح نمايندگان ملت اسلامي در پناه جهل به قانون ملت چه دزدي ها و جناياتي را ناديده گرفته اند. اين افراد مسولند نه نماينده. بايست جوابگوي اين سودهاي آورده براي افرادي برگزيده در حكومت باشند و اين مهم كه چگونه شركتي به نام شركت ملي مس ايران ايجاد مي شود كه به راحتي مي تواند با شركتي كانادايي سرمايه گذاري مشترك انجام دهد طوري كه بيش از نيمي از اين سرمايه از آن شركتي كانادايي قرار مي گيرد. وزير كه با امضا خويش اين حق را به چنين شركت به اصطلاح ملي نموده چگونه است كه اينها با گذاردن نامي "ملي" از جوابگويي به ملت طفره رفته اند. اين ايام اين آقايان و خانمهاي به اصطلاح مدعي حكومت قانون البته و صد البته اسلامي خواب بوده اند. چه تاجي بر فرق ملت زده اند جز تجويز سركوب دزدي و غارت. فرياد و داد از شما كوته آستينان دراز دست كه به هر ترفندي سخت مشغول كسب اعتبار هستيد: بدانيد شركتهاي خارجي وقتي از آگاهي ملت با خبر باشند به شما نيز پشت خواهند كرد چه ما ملت شما را مسول در اين جنايات مي دانيم تا داعيه داران اصلاحات.
شهر بابكيان عزيز دستتان درد نكند ايستادگي شما توانست پرده ازغارت سرزمينمان بردارد. تكاب و آق دره اش كوه لار و بلوچستان و حاشية دو دشتمان در قبضة بازوان زالوصفت ايران فروشان گشته دو راه بيش نداريم يا مرگ ما يا قطع حيات اين زالو. به هم آييم و مقابل كل اين حكومت كشتار و غارت اعم از راست و چپش دوم خردادي و اصلاح طلبش ايستاده خروش پايانش را رقم زنيم.
سايه سعيدي سيرجاني
<< Home